هذیان یک مسلول
 

شعرهای سیاه

در باره ما
 

سلام!خوب هستید؟امیدوارم هیچ وقت مثل من تنها نباشید.هر چند خیلی از وقتها تنهایی به من احساسی میده که هیچ هم صحبتی نمیده! برای شنیدن آهنگ وبلاگ از مرورگر فایرفاکس استفاده کنید.برای هر گونه اطلاعات و یا تماس با بنده به قسمت پروفایل مراجعه کنید. شاد باشید!!!

 

لينك روزانه
 
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون
براي تبادل لينک ابتدا لينک مارو بانام:  هذیان یک مسلول   در وبلاگ ياسايتتان قراردهيد
 
كد هاي جاوا
 

ورود اعضا:

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 71
بازدید کل : 58562
تعداد مطالب : 19
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1

 


هذیان یک مسلول

همراه باد از نشیب و فراز کوهساران

از سکوت شاخه های سرفراز بیشه زاران

از خروش نغمه سوز و ناله ساز آبشاران

از زمین از آسمان از ابر و مه از باد و باران

از مزار بی کسی گمگشته در موج مزاران

می خراشد قلب صاحب مرده ای را سوز سازی

ساز نه دردی فغانی ناله ای اشک نیازی

مرغ حیران گشته ای در دامن شب می زند پر

می زند پر بر در و دیوار ظلمت می زند سر

ناله میپیچد به دامان سکوت مرگ گستر

این منم فرزند مسلول تو مادر باز کن در

باز کن در باز کن تا ببینمت یک بار دیگر

چرخ گردون زآسمان کوبیده اینسان بر زمینم

آسمان قبر هزاران ناله کنده بر جبینم

تا رغم گسترده پرده روی چشم نازنینم

خون شده از بسکه مالیدم به دیده آستینم

کو به کو پیچیده دنبال تو فریاد حزینم

اشک من در وادی آوارگان آواره گشته

درد جانسوز مرا بیچارگی ها چاره گشته

سینه ام از دست این تک سرفه ها صد اره گشته

بر سر شوریده جز مهر تو سودایی ندارم

غیر آغوش تو دیگر در جهان جایی ندارم

باز کن مادر ببین از باده ی خون مستم آخر

خشک شد یخ بست بر دامان حلقه دستم آخر

آخر ای مادر زمانی من جوانی شاد بودم

سر به سر دنیا اگر غم بود من فریاد بودم

هر چه دلم میخواست در انجام آن آزاد بودم

صید من بودند مه رویان و من صیاد بودم

بهر صد ها دختر شیرین صفت فرهاد بودم

درد سینه آتشم زد اشک تر شد پیکر من

لاله گون شد سر به سر از خون سینه بستر من

خاک گور زندگی شد در به در خاکستر من

پاره شد در چنگ سرفه پرده در پرده گلویم

وه!چه دانی سل چها کرده است با من من چه گویم

هم نفس با مرگم و دنیا مرا از یاد برده

ناله ای هستم کنون در چنگ یک فریاده مرده

این زمان دیگر برای هر کسی مردی عجیبم

ز آستان دوستان مطرود و در هر جا غریبم

غیر طعن و لعن مردم نیست ای مادر نصیبم

زیورم پشت خمیده گونه های گود زیبم

ناله ای محزون حبیبم لخته های خون طبیبم

کشته شد تاریک شد نابود شد روز جوانم

ناله شد افسوس شد فریاد ماتم سوز جانم

داستان ها دارد از بیداد سل سوز نهانم

خواهی جویا شوی از این دل غم دیده ی من

بین چه سان خون میچکد از دامنش بر دیده ی من

گر که شر توست مادر بی گناهم کن حلالم

ای آسمان مشکن چنین بال و پرم را آسمان

بال و پر دیگر چرا؟ویران که کردی پیکرم را

بس که بر سنگ مزار عمر کوبیدی سرم را

باری امشب فرصتی ده تا ببینم مادرم را

سر به بالینش نهم گویم کلام آخرم را

گویمش مادر چه سنگین بود این باری که بردم

خون چرا قی میکنم مادر؟مگر خون که خوردم؟

سرفه ها تک سرفه ها قلبم تبه شد مرد مردم

بس کنین آخر خدا را جان من بر لب رسیده

آفتاب عمر رفته روز رفته شب رسیده

زیر آن سنگ سیه گسترده مادر رختخوابم

سرفه ها محض خدا خاموش میخواهم بخوابم

عشق ها ای خاطرات...ای آرزوهای جوانی

اشک ها لبخند ها ای نغمه های زندگانی

افسانه ها...ای ناله های آسمانی...سوزها

دستتان را می فشارم با دو دست استخوانی

آخر امشب رهسپارم سوی خواب جاودانی

هر چه کردم یا نکردم هر چه بودم در گذشته

گر چه پود از تار دل تار دل از پودم گسسته

عذر میخواهم کنون و با تنی در هم شکسته

می خزم با سینه تا دامان یارم را بگیرم

آرزو دارم که زیر پای دلدارم بمیرم

تا لباس عقد خود پیچد به دور پیکر من

تا نبیند بی کفن فرزند خود را مادر من

پرسه می زد سر گران بر دیدگان تار خوابش

تا سحر نالید و خون قی کرد توی رختخوابش

تشنه لب فریاد زد شاید کسی گوید جوابش

قایقی از استخوان خون دل شوریده آبش

ساحل مرگ سیه منزلگه عهد شبابش

بسترش دریای خونی خفته موج و ته نشسته

دست هایش چون دو پاروی کج و در هم شکسته

پیکر خونین او چون زورقی پارو شکسته

می خورد پارو به آب و می رود قایق به ساحل

تا رساند لاشه ی مسلول بی کس را به منزل

آخرین فریاد او از دامن دل می کشد پر

این منم فرزند مسلول تو مادر باز کن در

باز کن از پا فتادم...آخ...مادر

م... ا... د... ر

از اشعار : کارو       



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






|

نوشته شده در 25 مرداد 1389برچسب:,

توسط مرتضی.ن| لينك ثابت |


موضوعات
  

لينك دوستان
 » پسر تنها » ادبیات@شعر@اس ام اس@عکس لاو@ پس نگاه کن » دست نوشته های دختر بازیگوش » کیت اگزوز » زنون قوی » چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زبان سکوت و آدرس sahel.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





»فال حافظ

»جوک و اس ام اس

»قالب های نازترین

»زیباترین سایت ایرانی

»جدید ترین سایت عکس

»نازترین عکسهای ایرانی

 

آرشيو
 

شهريور 1389
مرداد 1389

 

نويسنده
 
نویسندگان
 
طراح قالب
  
(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');